چشم به راه...

کوتاه ترین دعا برای بهترین آرزو...اللهم عجل لولیک الفرج

چشم به راه...

کوتاه ترین دعا برای بهترین آرزو...اللهم عجل لولیک الفرج

برای توصیف آدم ها باید کلمه بلد بود ...باید خیلی کلمه بلد بود..آن هم خیلی خیلی.
به نظرم آدم ها اصولا موجودات پیچیده ای هستند و تو موظفی برای توصیف این موجود پیچیده،پیچیده بنویسی...
حتی اگر آن موجود پیچیده خودت باشی!!
17 سال هم که با خودت زندگی کرده باشی انتظار زیادی است که بخواهی در یک پاراگراف توصیف کنی شخصیتت را...
پس این جا خالی خواهد ماند درست تا لحظه ای که بتوانم برای توصیف یک موجود پیچیده به تعداد کافی کلمه پیدا کنم؛حتی اگر آن موجود پیچیده خودم باشم....

با احترام،مهدیه سادات حقی

پیام های کوتاه
طبقه بندی موضوعی
آخرین نظرات
نویسندگان

رسول مهربانی...پیامبر وحدت

شنبه, ۱۲ دی ۱۳۹۴، ۱۱:۲۹ ق.ظ

هشت سال زمان کمی نیست.در این مدت خیلی ها به دنیا می آیند خیلی ها از بینمان می روند خیلی ها  در این زمان طولانی مثل همه ی هشت سال های زندگی شان خیلی عادی به زندگی کردن ادامه می دهند اما بعضی ها هم هستند که لحظه به لحظه ی  این هشت سال را زحمت می کشند و نتیجه اش می شود یک اثر فاخر

می شود یک "محمد رسول الله"

داستان فیلم از سال دهم بعثت آغاز می شود.روزهایی که آفتاب سوزان عربستان بی امان بر سر مسلمانان بی پناه می تابد. مسلمانانی که سه سال در شعب ابی طالب به سختی روزگار گذرانده و استقامتی  پیشه ساخته اند که نه ابوسفیان و نه هیچ یک از .مشرکان مکه انتظارش را نداشته اند. تکیه ی بخش ابتدایی فیلم بر مسئله ی تحریم و نگاه ویژه به این مسئله خود نشان از هوشمندی نویسنده و طراح فیلمنامه دارد.

داستان کمی جلو می رود ابوطالب بر تخته سنگی می نشیند وکبوتر ذهنش به سمت سال های گذشته به پرواز در می آید نزدیک به پنجاه سال قبل..روزهایی که همه آمدن محمد را انتظار می کشند.و ناگاه زمین از گام های سنگین فیل های سپاهیان ابرهه به لرزه در می آید.

تشویش و اضطراب پلان به پلان وجود مخاطب را فرا می گیرد.صحنه ی های جذاب؛ بی نظیر و پر فراز و نشیبی که هر بیننده ای را به وجد می آورد درست مثل امواج خروشان پایان فیلم. حقیقتا از بازی بسیار خوب آرش فلاحت پیشه (همان ابرهه فیلم)هم نمی توان به سادگی عبور کرد.یک بازی جذاب که با لهجه ای خاص و گریمی خشن بسیار باور پذیر شده بود.

.تصویر برداری و جلوه های ویژه ی بصری که حقا مخاطب را برصندلی سینما  میخکوب می کند و میتوان به عنوان یکی از ویژگی های بارز اثر از آنها یاد کرد

در خلال داستان .شخصیت ها یک به یک خود را به مخاطب می نمایانند و قصه را روایت می کنند. بازی های باور پذیر و پخته ی هنرمندان، گریم  فوق العاده ی جیانتو دروسی و طراحی لباس جذاب ،همه و همه شخصیت ها را واقعی تر می کند.اما نقاط ضعف موجود در این قسمت چون لکه های سیاهی بر پارچه ی سفید فیلم خود نمایی می کنند.

متاسفانه فیلم در معرفی شخصیت ها نمره ی خوبی کسب نمی کند.مخاطب خصوصا اگر آگاهی چندانی از قصه نداشته باشد گاه برای یافتن نام و نسبت شخصیت ها با پیامبر درگیری ذهنی پیدا می کند دست آخر هم شاید نتواند آن طور که باید شخصیت ها را بشناسد.و این مهم در جنبه ی جهانی اثر نمود بیشتری پیدا می کند.

در بخش هایی از فیلم فهم دیالوگ های طولانی به زبان عبری و ترجمه ی غیر روان آن ها انرژی  نسبتا زیادی از مخاطب می گیرد.که احتمالا این اتلاف انرژی برای بازیگران دو چندان بوده است.شاید کاهش تعداد زیاد جملات عبری به چند جمله کوتاه هم تمرکز بر مفاهیم را  ساده تر  می کرد هم یهودی بودن شخصیت ها را منتقل.

.

از جمله ویژگی های ممتاز یک اثر فاخر که به ماندگاری اش کمک شایانی می کند موسیقی قیلم است.وظیفه ی سنگینی که در این فیلم بر دوش الله رخا رحمان قرار گرفته.هنرمندی از دیار هندوستان  که  ؛آهنگسازی میلیونر زاغه نشین نیز در کارنامه کاری اش به چشم می خورد.

بی انصافی است اگر بخواهم این بخش از فیلم را نوعی ضعف تلقی کنم اما باید توجه داشت که  داستان در فضای مکه و میان قبایل عرب جریان می یابد اما موسیقی فیلم بوی هندوستان را در سالن سینما می پراکند.که احتمالا به ملیت آهنگساز و حال و هوای هنری اش بر می گردد.

sdklhسه ساعت کمتر از آن چیزی که تصور می کردم سپری شد.سه ساعت تماشای عصاره و چکیده ی هشت سال تلاش و کوشش.و بالاخره فیلم به پایان می رسد!

خانواده ی بزرگ محمد رسول الله!.اسامی تان از پیش چشم هایم می گذرد و من مات و مبهوت به این حجم عظیم از سعادت و لیاقت می نگرم،به این همه خیر دنیا و آخرت،و به یک دنیا افتخار که روزی تان شده و در صدر همه  نصیب جناب مجیدی
.
نوشتن نقد این فیلم اگر از ساختنش سخت تر نباشد آسان تر هم نیست.
عمیقا غبطه می خورم به شما و تاسف به حال خودم.

باشد که هنر آینده ى مملکت مان بیشتر به انوار الهی منور گردد...
ان شاءالله و من الله توفیق


پ.ن:انتشار پس از سه ماه،به بهانه ی میلاد خاتم النبیین...

پ.ن2:تصویر مربوط به پس از اتمام فیلم است.زمانی که دلم نمی آمد سالن معطر شده ی سینما را ترک کنم!
.

  • مهدیه سادات حقی

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">